مثل اتفاقی ناممکن
از دستِ کسی که جاناش بود و گلدان هاش
افتادی ...
اطلسی محبوبم!
یادت
نامه ای ست بی مقصد
مدام
برگشت می خورد.
دلتنگی، برف است
یک روز صبح بیدار می شوی
می بینی
همه جا را پوشانده ...
مرتبط: دلتنگی ۲ ، دلتنگی ۱